مباهله پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم با مسیحیان نجران
وضو بگیرم و در حال روزه با تکبیر کـنم مـبـاهـلـه با دشـمـنـان حـی قـدیـر زبــان حـق شــوم و آیـۀ مـبـاهــلـه را به شأن فـاطمه و شوهرش کنم تفـسیر ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه به وصف اهل کسا از خدا شده تعـبیر محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن که پنج در عددند و یکی چو حیِّ قدیر پی مبـاهـلـه کـردنـد روی در صـحـرا یکی چو مهر فروزان چهار ماه منـیر فتـاد چـشـم نـصـارا به آن خـدارویـان که نور طلعـتـشان گشته بود عـالـمگیر مـسیـحـیـان پی نـفـرین پنـج تن دیـدنـد که نیست غیر هـلاکت برایشان تقـدیر هـمـه به خـاک قـدوم پـیـمـبر افـتـادنـد که ای ز جانب حق خلق را بشیر و نذیر به حضرت تو نـصاری تمام تـسلـیماند که تـو بـلـنـد مـقـامی و ما تمام حـقـیر هزار مرتـبه نـفـرین به دشـمنان عـلی که میکـنـند در این آیه حـیله و تزویر کـنند فـضل عـلی را به دشـمنی انکار خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر چرا شدند فراری از این حقیقت محض چرا به سلـسـلۀ نفـس خود شـدند اسیر قـسم به جان عـلی، منـکـر مبـاهـله را خـدای لعـن نـموده، پـیـمـبرش تکـفـیر گرفتم آنکه شود خصم منکـر خورشید کـجـا به تـابـش انـوار آن کـنـد تـأثـیـر فضائل علی از حد بُوَد فزون چه زیان که بر مباهـله منکـر شوند یا به غـدیر علی کسیست که در جنگ بدر شد پیروز خدا به جنگ اُحد میدهد به او شمشیر عـلیست فـاتـح احـزاب و فاتح خـیـبر علیست تیرِ الهی به قلب خصم شریر علیست بتشکن کعبه روی دوش رسول علی به بیـشۀ اسلام شد خروشان شیر علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر حـدیث مـنـزلـه چون آفـتـاب مـیتـابـد به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر وصی احـمد مـرسل کـسی بُوَد "میثم" که در تمـام فـضـائـل ورا نبـود نظـیر |